۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه

بهاران خجسته باد



باد بهاری شد وزان
آب از کهستان شد روان
نعره زنان بر آسمان
ابر بهاران آمده
از فر فروردین نگر
هر جا که می­افتد نظر
در دشت و صحرا سر به سر
گل­های خندان آمده
هر جا به هر سو بنگری
زیبنده چون کبک دری

با ناز و با افسونگری
آهو خرامان آمده
ای ساقی مه پیکرم
با جام می بنشین برم
کز عهد شاه جمشید جم
جشن بزرگان آمده
ساقی بده جامی ز می
مطرب نوا آواز نی
جشنی خوش از دوران کی
در شان شاهان آمده
در کوه و در دشت و دمن
هر جا گلست و یاسمن
نوروز نو ز عهد کهن
با فر یزدان آمده
در باغ و راغ و دره­ها
بر سبزه­ها و لاله­ها
بنگر کز از الطاف خدا
باران فراوان آمده
از هر کران تا هر کران
در گوشه­های آسمان
مرغان عاشق پرکشان
مست و غزلخوان آمده
هر نو گلی خنده به لب
هر بلبلی در تاب و تب
عالم به شادی روز و شب
غم­ها به پایان آمده


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر